پـــــاندا

از دید یه پاندا محیط اطرافش دو رنگ بیشتر نیست یا سفید و یا سیاه

پـــــاندا

از دید یه پاندا محیط اطرافش دو رنگ بیشتر نیست یا سفید و یا سیاه

شرمنده

میدونی وقت پیش کسی شرمنده باشی یعنی چی؟

وقتی نتونی پیش کسی سر بلند کنی و بگی که ....

بگی که ....

...... ببخش

ببخش ؛ اشتباه کردم

یه وقتایی آدم ...

یه وقتایی آدم یه چیزی رو شروع میکنه و بعدشم باهاش پیش میره

نه ببخشید باهاش پیش نمیره باهاش زندگی میکنه

یه وقتایی آدم با همین چیزی که ساخته دوستایی پیدا میکنه که میشن زندگیش

یه وقتایی آدم از چیزی که شروع کرده خسته میشه و ترکش میکنه

یه وقتایی آدم از چیزی که شروع کرده خیلی خیلی خسته میشه پل های پشت سرشم خراب میکنه

یه وقتایی آدم دوستای جدید دلش میخواد

یه وقتایی آدم میره یه جای دیگه تا یه چیز دیگه بسازه


.

.

.

یه وقتایی آدم پشیمون میشه

یه وقتایی آدم دوستای قدیمیشو دلش میخواد

یه وقتایی آدم دیگه راه برگشت نداره چون پل های پشت سرشو شکسته


به همین سادگی یه وقتایی آدم تو گل می مونه مثله ....

مستاصل

همیشه فکر میکردم که اگه یه روزی یه عزیزی رو که دوستش دارم و نمیتونم بهش رک و صریح بگم که دوستش دارم رو از دست بدم چطور میشم؟ یا بهتره بگم چطور میشه و  چیکار میکنم و عکس العملم چی میتونه باشه؟ (اینم بگم که به شدت آدم احساساتی و با روحیه لطیفی ام )


الان داره همین اتفاق برام میفته و من تقریبا کاری نمیتونم بکنم البته این اتفاق داره آروم آروم و به تدریج داره میفته و من توش موندم نمیتونم کاری بکنم فکر میکردم که تو این لحظات ممکنه به سیم آخر بزنمو بهش بگم که چقدر دوسش دارم یا ممکن بود که بهش بگم که خر نشه چون من دوسش دارم ممکن بود براش گریه کنم ممکن بود جلوی راهش سبز بشم و هزار تا امکان دیگه  که دیگه الان ممکن نیست یعنی من نمیتونم انجامشون بدم

شاید من بی عرضه شدم و یا شایدم تدریجی بودن این قضیه باعث شده که من همون پاندایی نباشم که همیشه بوده یا میتونست باشه یا توی ذهن خودش ساخته بود که میخواد باشه



پ.ن: طرف مقابل من یه دختره ولی زود قضاوت نکنین رابطه ما عشقولانه نیست یعنی رابطه ای نیست که دوست دختر  دوست پسری باشه یا به ازدواج و این چیزا ختم بشه یا ....

من فقط دوسش دارم و میدونم که اونم دوسم داره چون قبلا به وضوح برام ثابت شده