پـــــاندا

از دید یه پاندا محیط اطرافش دو رنگ بیشتر نیست یا سفید و یا سیاه

پـــــاندا

از دید یه پاندا محیط اطرافش دو رنگ بیشتر نیست یا سفید و یا سیاه

جنگیدن

توی تاریخ نوع بشر کم نبوده کسایی که جنگیدن و به خاطر این جنگیدنشون شهره آفاق شدن و از اعتبار و محبوبیت خاصی برخوردار شدن سوای از اینکه مرد بودن یا زن!

از بین زنان مثلا حضرت فاطمه مثلا ژاندارک مثلا ماری کوری مثلا فروغ فرخزاد مثلا .... که هر کودوم توی یه جبهه ای جنگیدن و مشهور شدن و از بین آقایون هم مثلا نمیزنم


اما .....


اما جنگیدن با خود هم وجود داره که گاهی موجب بزرگی و کرامت و متعاقب اون شهرت میشه مثلا کسایی که با نفس خودشون جنگیدن و به کرامت دست پیدا کردن


اما ....


اما کسایی هم بودن و هستن که با جنگیدن با خودشون نه تنها چیزی به دست نیاوردن بلکه چیزایی رو هم از دست دادن و  چه بسا که خودشونو در چشم دیگرون کوچیک کردن و درست در نقطه مقابل اونی که فکر میکردن (یعنی رسیدن به کرامت و افتخار با جنگیدن با خود ) رسیدن



پ.ن: چرا با خودت میجنگی ؟ از این جنگیدن چیزی نصیبت نمیشه که هیچ بلکه ممکنه که چیزایی رو هم از دست بدی که بزرگترینش خودتی! با جنگیدن با خودت ممکنه خودتم از دست بدی بعدا نگی نگفتیا!؟!؟!؟

فتح قله

دقت کردین در یه قضیه کوهنوردی که میخواین برین و فلان قله رو فتح کنین شما اسمشو میزارین <فتح قله> ولی بیشتر به فکر مسیر سفرین و بیشترین توجه و تدارک و آمادگیتون برای مسیر رسیدن به قله است و نه تدارک و برای خود قله !

بیشترین و طولانی ترین لذتی رو که می برین از مسیر رسیدن به قله است وگرنه در خود قله شما شاید فقط به اندازه نگاه کردن به چهار طرف قله و اعلام و اثبات استیلاتون به قله بمونین و نه بیشتر!

تازه شما وقتی نوک قله قرار دارین به فکر فتح یه قله دیگه می افتین و این خودش به خودی خود باعث میشه که شما هیچ لذت و شوقی نداشته باشین در حالیکه در مسیر حرکت به سمت خود قله شما به فکر رسیدن هستین و این خودش کلی نشاط و لذت و هیجان به شما میده و طی مسیر رسیدن به قله هم هیجانی در شما ایجاد میکنه که غیر قابل وصفه و با رسیدن به قله و درست در همون لحظه که شما به قله می رسین ممکنه تموم بشه و از دست بره